یادداشت سردبیر: دود تحریم‌ها به چشم چه کسی می‌رود؟

سیما غفارزاده – ونکوور

دوشنبهٔ گذشته موعد بازگشت بستهٔ اول تحریم‌ها بود. به‌دلیل اقتصاد وابسته به نفتِ سرزمین مادری، با سررسیدنِ موعد بستهٔ دوم یعنی حدود سه ماه دیگرست که سایهٔ غول تحریم‌ها کشور را به‌تمامی فراخواهد گرفت. با این وجود، وضعیت اقتصادی ایران طی دو سه ماه گذشته و تنها با اعمال مرحلهٔ اول تحریم‌ها، به‌شدت متزلزل شد و ارزش پول کشور روزانه و گاه ساعت به ساعت رو به کاهش گذاشت؛ روندی که کمابیش همچنان ادامه دارد و متأسفانه امیدی به توقف این سقوط شتابناک و بهبود اوضاع نیست، چرا که پیشنهاد گفت‌وگو از طرف دونالد ترامپ با سران دولت ایران، ظاهراً در جا رد شده است. اینکه آیا گفت‌وگوها و مذاکراتی غیرعلنی فشار دستان غول تحریم را از گلوی ایران کم خواهد کرد و اجازه خواهد داد مردم مستأصل و از تاب و توان افتاده نفسی بکشند، دیگر از ظرایف و پیچیدگی‌های سیاست است که راقم این سطور نه علم و تخصصی در آن دارد و نه اساساً قصد پرداختنِ به آن در این یادداشت کوتاه.

آنچه دردناک است، نظاره‌گر بودنِ له شدنِ مردم عادی‌ست زیر فشار اعمال این تحریم‌ها. تحریم‌هایی که به ابزار تهدید و ارعابِ قدرت‌های بین‌المللی تبدیل شده است، بی‌آنکه عمل کنند به آنچه که قرارست عمل کنند. تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است؛ دولت‌های تحت تحریم دورهٔ فشار را از سر می‌گذرانند و تنها این مردم‌اند که با فقیرتر شدن، با نداشتنِ نان شب، با کمبود دارو، با استفاده از هواپیماهای مستعمل و با وجود صدها بدبختی دیگر، جان خود را از دست می‌دهند یا چنانچه جزو سخت‌جانان باشند، افسردگی و ناامیدی دیگر چیزی از آنان باقی نمی‌گذارد.

حتی با نگاهی به تحریم‌های دوران اوباما که برخی آن را تحریم‌های «هوشمند» می‌نامند، طی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ که این تحریم‌ها بر ایران اعمال شد، تعداد خانواده‌هایی که زیر خط فقر زندگی می‌کردند، دو برابر شد، میلیون‌ها نفر نتوانستند به درمان‌های پزشکی ضروری دسترسی یابند، و ازدواج کودکان ۲۰ درصد افزایش یافت، چرا که خانواده‌های در تقلای معاش دخترانشان را از مدارس بیرون کشیدند و شوهر دادند تا بلکه کمی از بار فشار اقتصادی‌شان کاسته شود. تحریم‌هایی که اغلب به‌نظر می‌رسد به مردم عادی بی‌ارتباط است، پیامدهای پیش‌بینی‌نشده‌ای دارند، مانند حدود ۲۰۰۰ ایرانی‌ای که از زمانی‌که جامعهٔ بین‌المللی دسترسی کشور به قطعات یدکی هواپیماها را محدود کرد، در سانحه‌های هوایی جان خود را از دست داده‌اند.

بیش از ده سال قبل، وقتی که گرد و خاک‌های پس از اعدام صدام حسین خوابید، گویی تحریم‌ها تبدیل شدند به واکنش و پاسخی اضطراری در برابر معضلات بین‌المللی. به‌نظر می‌رسد تحریم‌ها بدل به ابزار مجازاتی شده‌اند که از فرط استفاده خاصیت خود را از دست داده‌اند و در این میان، این مردم‌اند که بهای کشمکش‌های میان مردان سیاست را می‌پردازند.

ارسال دیدگاه